در چند قسمت مفاهیم پایه و اصلی اکلوژن را بررسی میکنیم که اصل و اساس درمان هایی میباشد که انجام میدهیم
ویژگی اکلوژن با ثبات چیست:
- CR و CO باهم تطابق داشته باشند
- در حرکات طرفی در سمت Working تداخل نداشته باشیم
- در سمت non-Working تماس نداشته باشیم
- در حرکات protrusive دندان های خلفی تماس نداشته باشند
- A-G (راهنمای قدامی) در envelope of function هارمونی داشته باشند.
1. CR موقعیت فکی است که کندیل در راحت ترین موقعیت خودش است. بر روی کندیل جزیی است به اسم دیسک که وظیفه ی این را دارد که مانع ساییدن استخوان روی استخوان میشود و از جهت اینکه درد و مشکلی در خود دیسک ایجاد نشود بدون عروق و بدون اعصاب است.
2. CO یک رابطه ی دندانی است و دندان ها در یک رابطه با ثبات حداکثر تماس است٬ پس وقتی بخواهیم کندیل راحت تر باشد نباید CR-CO discrepancy وجود داشته باشد.
3. در سمت working کندیل حرکت rotating دارد٬ یعنی در جای خودش فقط میچرخد. اما در کندیل غیرکارگر جابجایی رخ می دهد یعنی از گلنویید فوسا خارج میشود٬ چرا این اتفاق میافتد و چرا میگوییم دندان های خلفی نباید باهم در تماس باشند؛ وقتی فک جا به جا میشود در تمام مدت دیسک باید همراهش بیاید تا استخوان روی استخوان نباشد. فرض کنید یک طناب را بکشید و انتهای آن به جایی وصل نباشد . پس کندیل و دیسک هم به همین صورت است و چیزی از آن طرف آن را مهار کرد.
عضله ای که به سمت جلو میکشد قسمت تحتانی عضله ی تریگویید خارجی است و چیزی که از آن طرف افسارش را نگه میداردretrodiscal tissue است که فقط نقش نگهدارنده دارد و عضله نیست و تا حدی خاصیت کشسانی دارد. کشی را فرض کنید که بیشتر از حدش کشیده شود و دیگر به اندازه ی اولش بازگشت نخواهد داشت بنابراین گاهی حتما به این عضله و از آن طرف به بافت های پشتی استراحت بدهیم.
عاملی که فعالیت عضله را تحریک میکند تماس دندان ها با یکدیگر است.
4. همانطور که دیدیم در سمت غیرکارگر و پروتروزیو کندیل از فسا خارج شده است٬ پس:
- نکته اول: در اطراف آن دیگر ساپورت استخوانی ندارد.
- نکته دوم: اگر تماس دندانی در این دو حالت داشته باشیم فعالیت عضلانی و کشیدگی را به خاطر translation کندیل در غیرکارگر و protrusive داریم و باعث overload شدن روی retrodiscal tissue ها میشود.
منابع:
- aco.dent
- گردآوری:گروه تحقیق و پژوهش آنتوس
